يا رَجائى عِنْدَ مُصيبَتى (اى اميد من در برابر پيش آمدهاى ناگوار)

 

دارم فکر مي‌کنم به راه حلي که خيلي دير به ذهنم رسيد .. هي دست روي دست مي‌زنم و آه مي‌کشم و با حسرت مي‌گويم اي کاش راه حل اين مسئله را دو سه سال پيش فهميده بودم ... اي کاش زودتر به اين فکر مي‌افتادم .. اي کاش ...

بعد خودم را دلداري مي‌دهم که حالا هم اتفاقي نيفتاده! اگر اين کار را مي‌کردي فقط چهار، پنج ماه کارَت جلو مي‌افتاد.. با موفقيت‌هاي ديگر مي‌شود اين چند ماه را ناديده گرفت و ....

 

بعد يادم مي‌افتد به یَومُ التغابُن 1 و یَومَ الحَسَرة 2 ... حالا که حسرتِ چند ماه از زندگي ام را مي‌خورم، اين‌طور ناراحت و پريشان شده ام. آن روز که حسرت يک عُمر را مي‌خورم چه؟ ...

حالا شاید فرصت جبران داشته باشم، آن روز که ديگر فرصتي براي جبران و راهي براي برگشت نيست چه کنم؟...

 

و بعد هم به لالايي هايي فکر مي‌کنم که بلدم، اما بي‌خواب مانده ام.. ! *

 

 

 

 

* به آن چه می دانی عمل کن!

حضرت آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) از جمله نكاتي كه در زمينه اخلاق مطرح مي كردند و نسبت به آن عنايت داشتند اين بود که می فرمودند: در همه کارها، اول از همه، مواظبت كنيد آن چه را که يقين داريد، عمل كنيد! تا آن چه را كه نمي دانيد خداوند متعال به شما عطا فرمايد.

 

 

1- يَوْمُ التَّغَابُن: روز احساس خسارت و پشيمانى‏ (۹ تغابن)

2- يَوْمَ الْحَسْرَة: روزی که حسرت‏ها دارد (۳۹ مریم)